روز سیسمونی
روز سیسمونی (شهریور 91)
روز شلوغی بود. همه چیز درهم و برهم بود اما من برنامه ریزی خوبی برای کارهای خودم کرده بودم. بقیه هم کلی کمک کردند
از طرف خانواده ما مامان فاطی و دایی ها بودند و عمه زینت و زن عمو و خاله ساارا
از طرف بابایی هم مامان جونشون بودند و عمه ها و زن عمو فائزه و خاله حرمت
بعدا فهمیدیم که عزیز جون رو هم کاشکی میگفتیم ( که البته یادمون رفته بود)
حال کلی شلوغ شده بود
عکس یادگاری پرهام ، امیر مهدی، ستایش
عکس زیر هم پرده اتاق محمد جواده
زن دایی زینب و زن دایی مهدیه و خاله سارا خیلی زحمت کشیدند
بخصوص زن دایی زینب
این هم کمد لباس های آقا سید محمد جوادم
عروسک های روی کمد با اون توپ ها کار مامان فاطی جونمه
البته بعلاوه کلی لباس های قشنگ
تخت محمد جواد
این صندلی بادی رو هم زن عمو گرفته
این هم کمد اسباب بازی ها
این هم بقیه وسایل
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی